اینکه از بین 11 دستگاه مرتبط با مسئله کودکانکار، شهرداری که بنا بر قانون وظیفه تهیه مکان برای این افراد رادارد جمعآوری میکند، آیا این شیوهی برخورد با مسئلهای اجتماعی و چندعلتیاز سوی نهادهای دیگر مرتبط هم قابل قبول است؟! اگر نیست پس باید بهعنوانحامی کودکان وارد عمل و خود مانع از انجام حرکاتی از این نوع شوند. اینمسئله بیانگر این است که شهرداری هنوز به دیدگاه و سطحی از آگاهی از حقوقشهروندی نرسیده است که در یک شهر انسانها هم علاوه بر اینکه باید درخیابانها و کوچههایی نظافت شده گام بردارند حقوقی اجتماعی و شان و منزلتیبهعنوان یک انسان دارند و همین، لزوم عبور از نگاه صرفاً عمرانی و سازهایاز این نهاد و گریز به نگاههای جامعهشناختی و انسانی را بیشتر میکند.
اولویت بخشی به عزت انسانها؛ شانی که کسی برای آن ارزشی قائل نیست وقتیبرخوردهایی همچون سکته دادن آن شهروندی را منجر میشود که بعد از برخورد باکف جدول و نشستن پشت وانت بارش سکته میکند فارغ از اینکه آیا ضربه باعثشده یا شدت ناراحتی چنین برخوردی باعث مرگ یک دستفروش میشود را هر کدام رامیتوان هر کسی به زعم خود بررسی کند ولی نحوهی برخورد انسانی فصل مشترکیاست که فارغ از مباحث حقوقی و پزشکی این رخداد باید در اولویت باشد.
باپذیرش اینکه ما در وانفسایی از عزت انسانی به سر میبریم که مصداق سکوت سردزمان و طی شدن زمان مردمیها و مهربانیهاست ولی میتوان کورسوی امیدی بهانسانیتها داشت؛ زمانی که انسانها اعم از تکتک مردان، زنان و کودکان کار و غیر آن بهعنوان انسان بودنشان ارزشی، اعتباری و حرمتیدارند.
هرچند اینگونه نگاه وقتی که کودک کار را به همان صورتی کهزبالهها را جمع آوری میکنند نگریسته می شود، نگاهی شیک و لوکس به نظر میآید اما پس تکلیف آن حقوق شهروندی چه میشود؛ میتوان حقوق شهروندی را بیپرده از خیال تا واقعیت در سطر سطر جامعه پیرامونت مشاهده کرد و جز سکوتپیشهای از بر ندانی و در این غوغا برایت همایش صبر و ستاد صبر مضاعف همبرگزار کنند.
در شرایطی که همایش و نشست حقوق شهروندی و شعار کرامتانسانی و میز خدمتهای صوری و ظاهری برپا و برگزار میشوند اما آنچه که مابهعنوان شهروندان در زندگی واقعیمان میبینیم فرقی هم نمیکند؛ روزی در فومنو یک روز دیگر در قم و امروز هم در لرستان شاهد کرامت نفس انسانهایی هستمکه در خیابانها له میشود.
برخوردی از نوع برخورد با کودکان کار درلرستان را عدهای میتوانند چنین برخوردهای غیر انسانی را بهعنوان رزومهی کاری خود و گزارش عملکردی بالابلند برای مافوقهای خود گزارش دهند و پاداششرا هم بگیرند، عدهای هم سکوت بیمعنای خود در مورد شهروند و حقوقش راادامه دهند و در این میان مردم و انسانهایی هستند که به هیچ فرض میشوند ونهایت به آشغال شبیهترند و لابد بهترین شیوهي برخورد با آنها هم همین استکه همچون زباله جمعآوریشان کرد!!!
بنا بر گزارش سازمان ملل بیش از 200 میلیون کودک کار بین پنج تا 17 سال در دنیا وجود دارد؛ در ایران نیزهمانند بسیاری از موارد دیگر دسترسی به آمار دقیق وجود ندارد و گفته می شودبین یک و نیم تا 2 میلیون کودک کار در کشور وجود دارد.
در استانلرستان نیز بنا بر گفتهی مسئولان استان؛ سال گذشته حدود 600 کودک کار درلرستان شناسایی شد که بیش از 200 مورد آنها مربوط به مرکز استان است.
تحلیلگران مسائل اجتماعی بر این باورند که استان لرستان از نظر کودکان کارجز استانهای با شمار بالاست که برخی علت آن را صداقت در ارائهی آمار توسطدستگاههای مرتبط فعال در این زمینه میدانند و برخی نیز برآنندکار کردن کودک بنا بر فرهنگ دیرینهای که در لرستان وجود داشته نه تنها ضدارزش نبوده که گاه ارزشمند هم بوده است ولی به مرور زمان و بزرگ شدن جوامع وبروز آسیبهای اجتماعی پدیده کودکان کار را در کنار کودکان خیابانی قرارداده است.
و همین کودکان خیابانی زمانی که عمدهی وقت خود را به هر نامیاعم از کودک کار، کودک بیسرپناه، کودک بیسرپرست، کودک بدسرپرست، کودکمتکدی در خیابان سپری میکند بدون شک در معرض تمام آسیبهای اجتماعی کهجامعهی امروزی از آن سرشار است قرار دارد و فعالان اجتماعی و جامعهشناسانباید به دیدگاه و نظر علمی و کارشناسانه آنها از سوی تصمیمگیران توجه شود وراهکاری اندیشیده شود که ضمن اینکه همین کودکان حرمت انسانیشان حفظ شودساماندهی و توانمند شوند تا بینیاز از خیابانها شوند.
ساماندهی عبارتیآشناست برای برخی نهادهای مرتبط با برخی مسائل اجتماعی و فرهنگی بهویژه درآستانهی ایامی خاص! که لابد حفظ ظاهر بیشتر از هر چیز ممکنی در اولویت قرارمیگیرد و تمام ساماندهی را در برخوردهای ضربتی و جمعآوری و زندانی و حتابازداشت خلاصه میکنند تا این چرخه بیهوده برای همیشه بچرخد.