باری قصد نگارنده برآن نیست از کسی تعریف و یا کسی را تخریب نماید. هدف آن است نقبی به چهل سال گذشته بزنیم و با دیدی تحلیلی و مقایسهای چراغ راهی به وسیله نقد منصفانه برای ورود به گام دوم انقلاب داشته باشیم. نقاد باید از موهبت ادراک و ذوق انصاف و شناخت براساس شواهد و قرائن مستند بهره مند باشد و بتواند با بهرهگیری از تحلیل گفتمان مبانی و راههای اصلی را با استفاده از سطح توصیف و سپس ارتقای آن به سطح تبیین کشف معنا کند. این روش تحلیل گفتمان از سطح بافت موقعیت فردی به سطح کلان یعنی جامعه، تاریخ و ایدئولوژی وسعت پیدا میکند و در نهایت امر سیر تکوینی جامعه را بهبود میبخشد.
در این مجال شهرستان کوهدشت را به عنوان پایلوت قرار داده و آن را در سطح توصیف، تبیین و تفسیر بررسی و سپس به مقایسه و نتیجهگیری میپردازیم. برای مداقة بیشتر و روشن شدن موضوع تمام نمایندگان ادوارگذشته شهرستان کوهدشت از ابتدای انقلاب تا چهل سالگی انقلاب گروه (الف) بهنام نمایندگان ادوار و جوانان جدیدالورود در گروه (ب) بهنام جوانها قرار داده و به توصیف، تفسیر و تبیین آنان پرداخته، و آنگاه براساس مقایسه دو گروه نتیجهگیری انجام میگیرد.
گروه الف) نمایندگان ادوار
1- محمدرضا عباسیفرد،
سطح توصیف: متولد 1328، دارای تحصیلات فقه و مبانی حقوق، نماینده دورهی اول مجلس شورای اسلامی از حوزهی انتخابیه کوهدشت 1359، سن هنگام ورود به انتخابات 31 سال، نمایندهی دوره دوم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه خرمآباد در سال 1363، سوابق بعد از نمایندگی، معاون اجرایی قوه قضائیه، عضو حقوقدانهای شورای نگهبان، عضو مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم خوزستان، مشاور رییس جمهور در دوران اصلاحات، مشاور مجمع تشخیص مصلحت نظام، سوابق قبل از نمایندگی تحصیل در حوزه و مبارز انقلابی؛
سطح تبیین و تفسیر: آنچه براساس شواهد و مستندات موجود در مورد محمدرضا عباسیفرد میتوان یاد کرد و ذکر کرد، این است که تمامی مراتب و عنوانها را بعد از کسب کرسی نمایندگی در دو شهرستان کوهدشت و خرمآباد به دست آورده است. چون فردی خطیب بوده در تمامی دولتهای بعد از انقلاب به جز دولت نهم و دهم به نحوی مطلوب نفوذ داشته است. در دوران نمایندگی مردم کوهدشت در مجلس شورای اسلامی توانست رییس جمهور وقت را به کوهدشت بیاورد. در انتخاباتهای کوهدشت و حتا بقیه شهرستانهای لرستان تاثیرگذار بود. در دورهی سوم انتخابات شهرستان کوهدشت مهمترین عامل و تاثیرگذارترین شخصیت به حساب میآمد؛ تا اینکه انتخابات دورهی سوم شهرستان کوهدشت در طی سه مرحله ابطال و رای گیری مجدد شد. در انتخابات میاندورهای دورهی سوم شهرستان بروجرد شرکت نمود و نتوانست رقیب محمدکریم مروجی شود و از راهیابی به مجلس باز ماند. اکنون وی در آستانهي 70 سالگی است. در گام اول انقلاب به مراتب از دیگر نمایندگان شهرستان کوهدشت بیشتر از همه توفیق دستیابی به مناصب مهم را داشته و در دو جریان مهم اصولگرایی و اصلاحطلبی حضوری پررنگ در مقاطع مختلف از خود نشان داده است.
2-علیاصغر اسفندیارپور
سطح توصیف: متولد 1334، دارای فوق دیپلم در هنگام ورود به عرصهی انتخابات، نمایندهی دورهی دوم مجلس شورای اسلامی سال 1363، سن هنگام ورود به عرصهی انتخابات 29 سال، سوابق مهم بعد از نمایندگی مدیرکل آموزش و پرورش استان لرستان در دوران اصلاحات، سوابق قبل از نمایندگی سپاه کوهدشت و از جوانان کوشا و تند انقلابی؛
سطح تبیین و تفسیر: اسفندیارپور به همراه عدهای از جوانان انقلابی عضو حزب جمهوری شاخهی کوهدشت بودند. در آن سالهای اولیه انقلاب جوانی تندرو بودند و سری پرشور داشتند. وی با مشورت محمدکریم مروجی وارد عرصهی انتخابات شد و توانست با 26 هزار رای از 45 هزار آرای مأخوذه وارد مجلس شورای اسلامی در دورهی دوم شود. در دورهی سوم مجلس شورای اسلامی حائز اکثریت آرا شد اما به تایید شورای نگهبان نرسید و منجر به نگارش مقاله معروف «آن سیزده کلمه چهها که نکرد» توسط کرمرضا پیریایی در روزنامهی اطلاعات سال 1368 شد. پیریایی تئوریسین جوانان حزباللهی و صاحب تفکر و اندیشه آن زمان بود. به هر روی اسفندیارپور از ورود به مجلس باز ماند. رقیب وی علی شاخرهی پس از ورود به مجلس با سخنرانی آقایان منتجبنیا و محمدکریم مروجی به عنوان مخالف اعتبارنامه وی مورد تایید نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار نگرفت و در دورهی سوم کوهدشت نماینده نداشت. اسفندیارپور در جرگهی اصلاحطلبان جای گرفت و به یکی از سرشاخههای قابل اعتنا اصلاحطلبی در کوهدشت بدل شد. وی تا چند دوره بعد قصد انتخابات نکرد و بعد هم که قصد نامزدی انتخابات را داشت، صلاحیت وی مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفت.
3-علی امامیراد
سطح توصیف: متولد 1336، دارای فوق دیپلم دانشسرا تا هنگام ورود به عرصهی انتخابات، سن ورود به مجلس 35 سال، نمایندهی مجلس شورای اسلامی در دورههای چهارم 1371، ششم 1378و هفتم1382، سوابق قبل از نمایندگی کفیل آموزش و پرورش شهرستان کوهدشت، بعد از نمایندگی شاغل در وزارت نفت،
سطح تبیین و تفسیر: بعد از دورهی پرتلاطم انتخابات دورهی سوم در شهرستان کوهدشت و منع ورود آقایان شاهرخی و اسفندیارپور، عرصه برای ورود علی امامیراد مهیا شد. وی در دورهی چهارم مجلس شورای سال 1371 با کسب قریب به چهل هزار رای از مجموع 83 هزار آرای ماخوذه حائز اکثریت آرا شد و به مجلس راه پیدا کرد. در دورهی پنجم از رقیب خود شکست خورد و بازماند، اما در دورههای ششم (44هزار رای از یکصد هزار آرا مأخوذه) و هفتم (40 هزار از 119 هزار آرا مأخوذه) حائز اکثریت آرا شد و برای دو دورهی پیاپی از حوزه انتخابیه کوهدشت وارد مجلس شورای اسلامی شد. وی در دورهی ششم با ایراد نطق معروفی رسما در جرگه اصولگرایان قرار گرفت. امامیراد در دورهی هشتم مجلس شورای اسلامی صلاحیتش مورد تایید قرار نگرفت، اما در دو دورهی نهم و دهم وارد کارزار انتخاباتی شد ولی موفق به کسب آرا لازم برای راهیابی به مجلس نشد.
4- اسماعیل دوستی
سطح توصیف: متولد 1337، تحصیلکرده دانشسرای مقدماتی تا قبل از ورود به نمایندگی مجلس شورای اسلامی سپس تحصیل در رشته مدیریت دولتی و برنامهریزی شهری، سن ورود به مجلس 38 سال، سوابق قبل از نمایندگی شهردار گراب(وحدت شهر)، شهردار کوهدشت، الیگودرز و خرمآباد، فرماندار نورآباد، نمایندهی دورهی پنجم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه کوهدشت، سوابق بعد از نمایندگی از جمله شهردار منطقه 3 تهران، استاندار کهگیلویه و بویراحمد، عضو شورای شهر تهران در دورهی چهارم،
سطح تبیین و تفسیر: پس از گیرودار درگیریهای انتخاباتی شهرستان کوهدشت و پیروزی جناح رقیب در دورهی چهارم، اسماعیل دوستی سودای نمایندگی کوهدشت را در سر میپروراند. وی در دورهی پنجم مجلس شورای اسلامی با اخذ 44 هزار رای از مجموع 87 هزار آرا مأخوذه سودای نمایندگیاش به حقیقت تبدیل و راهی مجلس شد. در دورهی ششم مجلس از حوزهی انتخابیه خرمآباد نامزد شد ولی نتوانست به مجلس راه یابد. سوابق شهرداری و پیشینهی نمایندگی، او را به شهرداری منطقه3 پایتخت رساند. در دورهی دوم ریاست جمهوری اصلاحات به استانداری کهگیلویه و بویراحمد گمارده شد و در آنجا توفیقاتی کسب کرد. دوستی به لحاظ تفکری از اصلاحطلبان میانهرو به حساب میآید. او عضو مرکزی حزب اعتماد ملی است. در دورهی نهم و دهم به حمایت قاطع از الهیار ملکشاهی برخاست. این رویه خیلی به مذاق اصلاحطلبان تندرو خوش نیامد. در اصل باعث انشقاق جریان اصلاحطلبی کوهدشت شد.
5-علی شاهرخی
سطح توصیف: متولد 1329، دارای تحصیلات حوزوی، سن هنگام ورود به مجلس 57 سال، نمایندهی دورهی هشتم مجلس شورای اسلامی از حوزهي انتخابیه کوهدشت1386، سوابق قبل از نمایندگی از جمله دادستان استانهای مازندران و فارس، رییس دادگاه انتظامی قضات کشور، معاون دیوان عدالت اداری، دارای سوابق انقلابی و مبارزاتی قبل از انقلاب، چهرة شاخص اصولگرایی در کوهدشت؛
سطح تبیین و تفسیر: علی شاهرخی پس از 5 دورهی انتخابات شهرستان کوهدشت و ناکامی دورهی سوم با تمام توان وارد عرصهی انتخابات شد. چون علی امامیراد بهخاطر رد صلاحیت در صحنه انتخابات حضور نداشت. در جریان اصلاحات هم چهرهی شاخصی مطرح نبود. از این رو علی شاهرخی با کسب قریب به 50 هزار رای از مجموع 110 هزار آرا مأخوذه حائز اکثریت آرا و راهی مجلس در دورهی هشتم شد. وی دوران تلخی از انتخابات دورهی سوم کوهدشت را تجربه کرده بود. شاهرخی در انتخابات دورهی نهم و دهم حوزهی انتخابیهی کوهدشت هم توفیق چندانی پیدا نکرد. دورهی هشتم مجلس شورای مصادف با دولت نهم بود بدین صورت از نظر جناحی شاهرخی همسو با دولت بود.
6- الهیار ملکشاهی
سطح توصیف: متولد1340، دارای تحصیلات کارشناسی ارشد حقوق جزا از دانشگاه آزاد واحد خرمآباد تا قبل از نمایندگی، سن هنگام ورود به انتخابات50 سال، نماینده دورهی نهم 1390 و دورهی دهم 1394 از حوزهی انتخابیهی کوهدشت، سوابق قبل از نمایندگی از جمله رییس دادگاه انقلاب خرمآباد، مدیرکل دادگستری استانهای لرستان و کرمانشاه، معاون اجرایی احکام دیوان عالی کشور؛
سطح تبیین و تفسیر: حمایت محمدرضا عباسیفرد و اسماعیل دوستی نمایندگان ادوار شهرستان کوهدشت از الهیارملکشاهی باعث شد وی در دورهی نهم( 47 هزار رای از مجموع 113هزار آرا مأخوذه) و دهم (55 هزار رای از مجموع 128 هزار آرا مأخوذه) حائز اکثریت آرا و در دو دورهی پیاپی وارد مجلس شورای اسلامی شود. مشی ملکشاهی اعتدالگرایانه است، هرچند از طیف اصولگرا به حساب میآید. وی از چهرههای نزدیک به لاریجانی است. در طول 8 سال حضور در مجلس ریاست کمیسیون قضایی را به عهده دارد. ریاست بر دادگستری لرستان باعث نفوذ او در بین کارکنان و قضات استان لرستان است.
گروه ب)جوانان
مقدمه: در گام دوم انقلاب و تدبیر هوشمندانه رهبری برای ورود همهجانبهي جوانها به عرصههای اجتماعی و سیاسی میطلبید برای این طیف نامی در خور انتخاب شود. از اینرو با توجه به اعتماد رهبری به جوانها برای تغییر و آیندهسازان اساسی انقلاب در گام دوم تعبیر جوانها برای این گروه به لحاظ بار معنایی مناسب به نظر میرسد. بدینروی ورود جوانان را به صحنهی انتخابات به فال نیک میگیریم. جوانان مستعد و توانمندی به حتم قصد ورود به این صحنهی کارزار انتخاباتی را دارند و همچنان شایستگی آنان ستودنی است.
مقایسه و نتیجهگیری
گام دوم انقلاب حرکتی عظیم برای رفع تبعیض و عبور از خمودگی و روزمرگی خواهد بود. رسوب اندیشههای صرفاً سیاسی و فاقد مبنای علمی عارضهای مزمن در ساختار کشور ایجاد کرده که منجر به فساد سیستمی، پدیدهی آقازادگی، تجملگرایی و رانتخواری شده است. از این رو مجلس یازدهم نقش بنیادی در ایجاد حرکت عظیم گام دوم انقلاب دارد. قوه مقننه که از برآیند آرای ملت به وجود میآید در این برههی حساس و مقطع کنونی سرنوشتساز است. اقشار مختلف مردم، باید با ایجاد روشنگری، مسیر تحول را با انتخاب آگاهانه، هوشمندانه و پرسشگرانه، کسانی را بر کرسی نمایندگی بنشانند که چابک، بروز، سیاستورز نه سیاستباز، عمیق، آگاه، تحصیلکرده، عالم به مبنای توسعه و تحول اجتماعی و اقتصادی باشند.
باری اکنون براساس تبیین موضوع نکات مقایسهای ذیل برای نتیجهگیری عبارتند از:
1-پس از مقایسه سن ورود نامزدهای انتخاباتی در دههی اول انقلاب درمییابیم که همگی زیر 35 سال سن داشتهاند؛
2-همگی گروه الف تحصیلات عالیه و سوابق آنچنانی در امور اجرائی نداشته، و بلکه صرفا بخاطر شور انقلابی و تحولات انقلابیگری حائز آرا شدهاند؛
3-اکثر نمایندگان گروه الف بعد از نمایندگی به مناصب بالاتر ارتقا یافتهاند و در واقع آرا مردم سکوی پرتاب آنان بوده است؛
4-گروه الف موسوم به نمایندگان ادوار در بدو انقلاب هرگز دغدغه کار، مسکن و معیشت نداشتهاند و صرفا بدنبال تحقق ایدئولوژیهای خاص جناحی خود بودهاند؛
5-گروه الف با توجه موقعیتها و مناصب بدست آورده، همچنان به منطقه و حوزه انتخابیه نگاه سیاسی و منفعت طلبانه جناحی داشتهاند؛
6-گروه ب موسوم به جوانها اگر مجال ظهور در اوضاع آشفتهي سیاسی پیدا کنند، مثمر ثمر خواهند بود زیرا که درد و رنج بیکاری، مشقت کنکور، خرج تحصیل، مسکن، شغل را با گوشت، پوست و استخوان خود لمس کردهاند؛
7-نگاه گروه ب صرفا بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی منطقه خواهد بود نه نگاه صرفاً سیاسی؛
8- اوضاع و احوال حوزهي انتخابیه کوهدشت بدون هیچگونه تعصب خاصی در گام اول انقلاب محصول برآیند فکری و نگاه گروه الف (نمایندگان ادوار) و مولود آنها بوده است. خوب یا بد، این گروه باید مسئولیت تمام کارها انجام گرفته از هر نظر اعم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به عهده بگیرند و پاسخگوی مردم باشند؛
9- گروه (ب) به لحاظ تحصیلات و مدیریتهای دانشگاهی دارای برنامههای مدون و متقن اعم از کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت با نیروی مضاعف جوانی هستند.
پس از مقایسه این دو گروه به این نتیجه میرسیم؛ بر احاد مردم، نخبگان، سیاسیون، فرهنگیان واجب است، در گام دوم انقلاب با نگاهی فرا جناحی طرحی نو دراندازند. اگر دوباره خام حرفهای بیاساس و غیر علمی جناحبازان سیاسیت باز شوند، در آغازین سال گام دوم انقلاب هیچ که سقف فلک را نشکافتهاند بلکه برای همیشه مردم را در وادی حیرانی و فقر مطلق ایستا نمودهاند. بنا به آیه شریفه 11 سوره رعد «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» در حقیقت خداوند حال روز ما را تغییر نخواهد داد تا این که خودمان حال را تغییر ندهیم. پس بر اهل قلم، نویسندگان، روزنامهنگاران واجب است، در سال اول گام دوم انقلاب با نگاهی تحلیلی و علمی به بررسی اوضاع و احوال حوزههای انتخابیه بپردازند و زمینه را برای ورود جوانان خوشنام، عالم، تحصیلکرده و رنج کشیده بگشایند. تا بتوانند در این عرصه مجال ظهور و بروز پیدا کنند. از کلیه نمایندگان ادوار هم این خواسته مورد انتظار است که اکنون با گذشت دو سی سال از زندگیشان( بهقول فردوسی) همگی همت بگمارند فضا را برای تحول مانند نخست وزیر محبوب مالزی مهاتیر محمد آماده کنند و دست یاری خود را همراه با تجربه سالیان متمادی در اختیار جوانان مومن، متعهد و شایسته بگذارند.