واقعاً جای تعجب دارد که مسئولان یک شهر با رویکرد مادی مردم را وادار به مطالعه کنند! غافل از اینکه ما در جایجای مملکتمان ایستگاههای مطالعه داریم که با استقبال چشمگیر مردم مواجه شده است تا جایی که ملت در یک تاریخسازی فرهنگی بیش از 70 درصد این کتابها را پس از مطالعه به ایستگاه برنگرداندند و البته خود ما نیز در دو جلد از این تاریخسازی سهیم بودهایم! در واقع عشق به مطالعه و کتابخوانی مستمر باعث این تاریخسازی شده است و جز این نیست...
البته پیش خودمان بماند الان خیلی چیزها در دنیا پولی شده است و این بندگان خدا هم حق دارند برای کتابخوان کردن مردمشان هزینه کنند!
مايكل سندل در كتاب ارزشمند «آنچه با پول نميتوان خريد» ميگويد: امروزه تقريباً همه چيز را ميشود با پول خريد حق مهاجرت به آمريكا 000/150 دلار، پروانه شكار كرگدن در حال انقراض 000/500 دلار، رحم اجارهاي 6200 دلار، سلول زنداني تميز و بهتر شبي 82 دلار، پذيرش دانشجو در دانشگاه معتبر بدون لحاظ شايستگي ... دلار!
اما قيمتگذاشتن روي چيزهاي خوب باعث فساد آنها ميشود. پول دادن به بچه براي اينكه كتاب بخواند، لذت مطالعه واقعي را از بين ميبرد، به مزايده گذاشتن صندليهاي سال اول دانشگاه، ممكن است به بودجه دانشگاه كمك كند اما شرافت دانشگاه و اعتبار مدركش را زير سئوال ميبرد. استخدام مزدور خارجي براي جنگيدن ممكن است جان شهروندان را حفظ كند، اما معني شهروندي را خراب ميكند.
ملاحظه فرمودید. حتا کارشناسان و نویسندگان نیز مطالعه پولی را نمیپسندند و معتقدند لذت مطالعه را از بین میبرد.
به هر روی از آنجا که کشورهای متعددی خواستار استفاده از تجارب ما به ویژه در بحث اقتصادی (استاد بهمنی) و بلایای ویرانگر طبیعی از جمله زلزله، طوفان شن، ریزگرد، خشکسالی (استاد نوبخت) هستند تا همگی از آن بهرهمند شوند، چند پیشنهاد در خصوص اشاعه فرهنگ کتابخوانی در داخل و خارج از کشور رونمایی میشود:
الف) کتابخوان اجارهای: با توجه به وجود مشکل بیکاری در اکثر کشورهای دنیا پیشنهاد میشود افرادی که دارای ظاهر موجه و صدای جذاب هستند استخدام شوند و در ایستگاههای مترو، قطار، اتوبوس، فرودگاهها، بانکها، صف ثبتنام خودروهای 400 میلیونی، بازار بورس، بیمارستانها، تیمارستانها، قبرستانها و ... برای مردم کتاب بخوانند!
ب) کاهش تیراژ کتاب: سابق بر این یک نفر کتاب مینوشت و بقیه میخواندند؛ الان همه کتاب مینویسند، یک نفر هم نمیخواند! پیشنهاد میشود تیراژ کتابها را پایین بیاوریم تا علاقهمندان به کتابخوانی برای یافتن کتاب مورد نظرشان له له بزنند و با اشتیاق آن را جستوجو کنند!
پ) بانک و کتاب: در خاتمه پیشنهاد میشود بانکها و اپلیکیشنها که تبلیغات شبانهروزی آنها روی مخ ملت پاتیاژ میرود، در کنار اهدای خودروهای گران قیمت یک فرغون کتاب هم هدیه کنند... باوری کنید جای دوری نمیرود، اگر هم برود زود برمیگردد!
*چاپ شده در سیمره 458(26تیرماه 97)