فقط این لابهلا ما متوجه نشدیم چرا با وجود این همه دلایل علمی و متقن در خصوص رشد همه جانبه اقتصاد و چشمانداز روشنی که دوستان وعده داده اند، اوضاع سفرههای مردم کماکان کشمشی است و ملت در تهیه قوت لایموت خود درماندهاند؟!
البته تنها مردم نیستند که به این آمارها اعتماد ندارند بلکه رییسجمهور ما هم زیاد با این آمار ها ارتباط برقرار نمیکنند و خودشان از داخل ماشین نظرسنجی میکنند! به هر روی با عنایت به این که آمار ها هم بخشی از اقتصاد مملکت هستند و خود آمار فی نفسه چیز خوبی است، چند پیشنهاد راهبردی و فلک فرسا در خصوص استفاده بهینه از علم آمار ارائه میشود؛ علی برکت الله:
الف) استفاده از ساختار میخ و نعل: دوستان عنایت داشته باشند هنگام آمارگیری از همه مدلهای آماری استفاده کنند و یک در میان به نعل و میخ بکوبند و تنها به یک مدل اکتفا نکنند تا نه سیخ بسوزد و نه دستهی سیخ! یعنی اگر قرار است آماری از حقوق مردم ارائه شود، خواهشمندیم حقوقهای نجومی مدیران را با حقوق آب باریکه کارمندی جمع نزنند که میانگین حقوق ما بالای شصت و چهار میلیون تومان شود! لطفاً حقوق 4 درصدی را جدا جمع بزنند حقوق این 96 درصد را جدا ...
ب) آچارکشی آمارها: هر چند بر اساس تدبیر دولت مبلغ دلار نقداً 4200 تومان است و احدی حق ندارد محصولات یا خدماتش را پارسهای گرانتر از قیمت مصوب عرضه کند ولی دوستان در جریان باشند به گفته وزیر محترم برخی کالاها با دلار 50 هزار در بازار به فروش میرسند!
فلذا آمارگیران محترم این نکات ریز را هم در آمارگیریشان مورد عنایت قرار دهند و قبل از ارائه آمار، آچارکشی و درزکشی آمارها را فراموش نکنند تا خدای ناکرده حباب آمارها خدشهای به خدمات اقتصادی دولت وارد نکند!
*چاپ شده در سیمره 509(17مهرماه 98)