کارشناسان حوزهی سواد رسانهای از پنج اصل اساسی برای تحلیل پیامهای رسانهای یاد میکنند:
1- پیامهای رسانهای را دستاندکاران رسانهها میسازند.
2- پیامهای رسانهای تنها بخشی از واقعیت را بیان میکنند.
3- هر رسانه مجموعهای از قواعد منحصر به فرد برای تولید پیام دارد.
4- مخاطبان، پیامهای رسانهای را معنا میکنند.
5- رسانهها در چارچوب منافع اقتصادی و سیاسی خود قدم برمیدارند.
از سوی دیگر عدهای از صاحبنظران علوم ارتباطات سواد رسانهای را مفهومی میدانند در پنج پرسش زیر مطرح میشود:
1- چه کسی پیامهای رسانهای را میآفریند؟
2- کدام یک از فنون رسانهای برای جلب توجه مخاطبان استفاده شده است؟
3- چگونه افراد مختلف قضاوتها و تفسیرهای گوناگونی از پیامهای یکسان دارند؟
5- هدف آفرینندگان و سازندگان پیام چیست؟
راهبردها:
* سواد رسانهای را میتوانم قدرت مخاطب در تجزیه و تحلیل پیامهای مختلف همراه با نگاه انتقادی به محتوای آن دانست.
* سواد رسانهای از چهارحیطهی شناختی، زیباییشناسی و اخلاقی تشکیل شده است که با هم در یک پیوستار تعاملی قرار میگیرند.
*عناصر سواد رسانهای عبارتند از: دسترسی، تحلیل، ارزیابی، ایجاد محتوا.
* سواد رسانهای مانند دماسنجی که دارای درجهبندی است یک پیوستار تلقی میشود، همه ما در این پیوستار جایی را به خود اختصاص دادهایم. نمیتوان گفت کسی اصلاً سواد رسانهای ندارد.
* استدلال سواد رسانهای این است که مصرف پیام رسانهای همراه با تفکر منتقدانه به تولیدات رسانهای منجر میشود.
* افراد مختلف امکان دارد از یک اتفاق واحد، برداشت و نگرشهای مختلفی داشته باشند زیرا سطح تجربیات و آگاهی افراد متفاوت است. برای آنکه مخاطبان اختیار و کنترل خود را به دست رسانهها نسپارند باید سطح دانش و آگاهی خود را افزایش دهند و بتوانند روابط حاکم میان اجزا و عناصر پیام را درک کنند.
*چاپ شده در سیمره459(3 اَمرداد97)