واکاوی مجموعه شعر«کجا قناری بکارم»لیلا صدیق
ـ با نعرهی هیچ ستارهای بیدار نشدم/ آهِ روز خاکسترم کرد/ و مرا تا رد خیال کشاند/ میخواستم بر قامت دنیا بیتوته کنم/ و در بیخودی غوطه زنم/ اما دستهایم آوارگی را قفل میزد/ و من همچنان به هوایی پارو میزدم/ که تو را / امتداد میداد.
در مجموعه شعر«کجا قناری بکارم»لیلا صدیق(1) مضمونهای انسان و طبیعت، در ادراک و عواطف زنانه منعکس میشوند و حسهای نوستالژیک موجب ارتباط معنایی بین سطرها میشود.
نگاهی به آواز «نوا، مرکبخوانی» اثر استاد محمّدرضا شجریان به بهانهی هفتاد و هفتمین زادروز استاد شجریان
الف) در تاریخ معاصر موسیقی ملّی ایران و حداقل از زمانی که موسیقی بهشیوهی امروزی ضبط و انتشار یافت، همیشه تصنیف و ترانه از مقبولیت و محبوبیت بیشتری نسبت به آواز در نزد عامهی مخاطبان موسیقی برخوردار بوده است. اگر مبنای ارزیابی خود از این موضوع را اواخر دوران قاجار تا امروز قرار دهیم، مشاهده میکنیم که بسیاری از خوانندگان مرد و زن بهواسطهی خواندن تصانیف مختلف توانستهاند جایگاه ویژهای در موسیقی ملّی ایران بهدست آورند. خوانندگانی نظیر؛ دلکش، منوچهر همایونپور، داریوش رفیعی، غلامحسین بنان، مرضیه، جواد بدیعزاده و... از این جملهاند.
زندهیاد حاجمحمد احمدی به دیار باقی شتافت. خبر تاسفباری بود برای اهل قلم شهر و دیارمان، چرا که حاجمحمد احمدی مدیر انتشارات افلاک لرستان خادمی نمونه بود برای حوزهی چاپ و نشر آثار نویسندگان لرستانی، انتشارات افلاک با مدیریت این نیکمرد خدمات شایستهای به لحاظ کمیت و کیفیت کتاب عرضه داشت و در زمانهای پیشگام و پیشرو این عرصهی فرهنگی بود.
در رثای، ناشر، روزنامهنگار و چاپکارپیشکسوت زندهیاد حاج محمد احمدی
نخستین آشنایی من با مرحوم حاج محمد احمدی به سال 1370 برمیگردد، به زمانی که با افتتاح دانشگاه علومپزشکی لرستان، به عنوان اولین عضو هیئت علمی و معاونت پژوهشی این دانشگاه منصوب شدهبودم و به صبغهی انجام وظایف و فعالیتهای علمی- فرهنگی این دانشگاه نوپا و به مناسبت تالیف کتاب (اورژانسهای طب کودکان) و تالیف دو شماره فصلنامه به نام (فصلنامهی علمی فرهنگی) به چاپخانه امیرکبیر خرمآباد مراجعه میکردم،
مقدمه
انسانها در بدو خلقت، به حکم خدا، از زن و مردی به نام حوا و آدم به وجود آمدهاند. آنها در طول زمان و سکونت در این کرهی خاکی، تکثیر نسل نموده، و به صورت طوایف و قبایلی در آمدهاند.
بهزاد رضوانی- سیمره: هگل فيلسوف بزرگ آلماني دركتاب «عقل در تاريخ» ترجمهي زنده ياد حميد عنايت، مطلب قابل تاملي ميگويد: خصلت روح شرقي آن است كه به شهود نزديكتراست. زيرا عين يا موضوع خود را بي ميانجي در مييابد. ولي ذهن هنوز در هستي گوهري غرق است و خويشتن را از خلوص و يگانگي پيشين نرهانده تا به آزادي دست يابد.
تک مطلبها: شعر، یافت، دریافت، معنا و زیست
یافتن و دریافتن دو پارامتر بارز و بالغ دریک اثر هنری به شمار میآیند که این دو پارامتر از جانب ِصاحبِ اثر به دایرهی ترسیم و تصویر کشیده میشوند. شاعر برای این که به یافتههایی در شعر دست یابد نیاز به تیپیک و تکنیکی توأم با دیالوگ را دارد تا که از این مسیر بتواند به دریافتی بایسته و شایسته برسد. بدینسان که یافت و دریافت در یک اثر را میتوان پیدا کردن و دانستن و فهمیدن نیز معنا کرد، به گونهای که شاعر برای این که شعرش را در میان جامعه احساس کند ابتدا نیاز به یافتههایی دارد و براساس همین یافته میتواند شعر را بر بستر درک و فهمیدن بنشاند. هر شاعری که بتواند دریافتهای خود را دیالکتیک کند آن شاعر را میتوان در مرتبتی از مقولهی جامعه پذیری قرار داد.
ـ زندگی میکنم تا شعر بگویم/ بعد/ می/ ن/ شی/ نم/ و با شعرهایم زندگی میکنم./ شعرِ«حرفی با خلوت خودم»
بهنام فرخی در مجموعهی«آتش همیشه گلشن نمیشود»1 مضامینی نظیر عشق، زندگی، مرگ، انسان و طبیعت را در لابهلای سطرها تنیده است. با مونولوگ گویی سعی دارد تصاویر روایی را برجسته نشان دهد:
هر چیزی را که خراب میکنیم و میخواهیم کار را از سر بگیریم مصطلح است بهخود میگوییم: «از صفر شروع میکنم»؛ و یا به هنگام نوشتن و پاره کردن متنی اگر خطخوردگیهامان زیاد باشد یک خط باطل روی همهاش میکشیم و باز این گزاره را به مدد میگیریم و میگوییم: «از صفر مینویسم!» بسامد این گزارهی از «صفر نوشتن» در بازنویسیها و بازخوانیها و خرابکاری و «خردهکاری»هایمان، چه در سیاهمشقها و چه سفیدنویسی و سفیدخوانیها آن را به یک جملهی عادی و کاربردش را به یک عادت و امری خودکار تبدیل کرده بیآنکه لحظهای در معنای غیرمتعارف و غیرخودکارش دقیق و عمیق شده و از خود بپرسیم چرا؟ راستی چرا مبنا و آغازگاه دوبارهکاریامان را از عددی دیگر نمیگیریم و درنمیآوریم و راست میرویم سراغ و سرِ صفر؟! پاسخ این پرسش میتواند خیلی چیزها باشد از جمله «نوشتار صفر» و این که درجهی صفر «درجات» را در خود خُرد و خنثا میکند و فضا و امکان بازآفرینی در اختیار میگذارد. در این نقطه است که چیزی به نام تقابل و دوگانگی و مرجع نداریم و تمام ارجاعات ) اگر ارجاعی مطرح باشد) عددی، فرهنگی، هستیشناختی، اجتماعی و روانشناسی و ... به آن است؛ به مرجعِ صفر! به هیچ، هیچِ حجمی در حد و اندازهها و معناسازیهایِ ممکنِ «هیچِ» پرویز تناولی:«بر سفرهی گستردهی زمین/ هر روز تناول میکنیم/« هیچِ »تناولی را.»
*شرحی بر کتاب «طبیعت لرستان»، اثر علیرضا فرزین
پیش از ورود به بحث، بایستی اذعان دارم، بهرغم اینکه در نوشتارِ حاضر، اجمالاً اشاراتی به نکاتِ تکنیکی برخی ازعکسها میشود، امّا بهدلیل تعدد این آثار، قصدِ بررسی تکنیکی آن را نداشتهام و فقط به معرفی، بررسی محتوایی و زیباشناسیِ کتاب بسنده کردهام، چراکه به خاطرِ فراوانیِ عکسها، در صورت بررسیِ تکنیکی آن، حجمِ مطلب بیشتر از این میشد و در حوصلهی خواننده نمیگنجید.
سایتهای مفید
سیمره در شبکه های اجتماعی
گسترهی توزیع
غرب و جنوب کشور
ایلام، کرمانشاه، کردستان، لرستان، خوزستان و همدان. هموارهی روزگار با سیمره جاری باشید!
سامانه ی پیام کوتاه سیمره, منتظر پیشنهادها و انتقادات شما هستیم.
30009900998293
درباره سیمره
هفتهنامهی فرهنگی، اجتماعی، ورزشی
سال چهارهم
نشانی: لرستان، خرمآباد، خیابان شریعتی، روبهروی راهنمایی و رانندگی، اول زیرگذر شقایق
تلفکس: 06633407004